موج جدیدی از نویسندگان جوان آرژانتینی، در آثار خود به رویدادهای تاریخی دوران دیکتاتوری نظامی در این کشور پرداختهاند. در این دوره که ۹ سال به طول انجامید، حدود ۳۰ هزار نفر زندانی و ناپدید و حدود ۵۰۰ بچه دزدیده شدهاند.
"ناپدیدشدگان" در دوران دیکتاتوری در آرژانتین
ژوئن سال ۱۹۷۸. جهانی چشم به آرژانتین دوخته است؛ کشوری که در آن مسابقات بینالمللی فوتبال برگزار میشود. در این کشور رویدادهای دیگری هم همزمان رخ میدهند که هولناکند. از جمله این که رژیم نظامی، مخالفان حکومت را دستگیر میکند، به زندان میاندازد و به غیرانسانیترین شکلی شکنجه میدهد. این شیوهی بربرمنشانهی برخورد دیکتاتورهای جهان در آرژانتین، با "سر بهنیست کردن" زندانیان و شکنجهشدگان تکمیل میشود....
مارتین کوان (Martín Kohan) یکی از نویسندگان نسل جوان این کشور، رمان نخستین خود را با عنوان "دوبار ژوئن"، با همین مضمون آغاز کرده است. دستمایهی رمان دوم او به نام "اصول سنت"، رویدادهای سیاسی ـ ورزشی چهار سال بعد آرژانتین است. در این سال، ارتش این کشور درگیر جنگ جزیرهی فالکلند بود و بازیهای جهانی فوتبال سال ۱۹۸۲ را هم به ایتالیا باخته بود.
قهرمان اصلی رمان "اصول سنت"، ماریا ترزا، هنگام بازگویی داستان خود به این رویدادها اشاره میکند. او پاسداری است که در مدرسهای نظامی، مسئول رتق و فتق امور نظم و امنیت آن است.
شخصیتهای اصلی رمانهای مارتین کوان اصولاً، قهرمانها و ضدقهرمانهایی از میان اقشار متوسط جامعهاند. مثلاً یکی از مأموران سازمان امنیت آرژانتین در رمان "دوبار ژوئن"، مرد معمولی است که تنها وظایف محوله به خود را با احساس مسئولیت، فرمانبرداری و جدیت خاص انجام میدهد. او هیچ امر و بخشنامهای را زیر سئوال نمیبرد و نظم سیاسی ـ اجتماعی دیکتاتوری را تماماً میپذیرد.
کوان در این رابطه میگوید: «برای من این جالب است که چطور انسانها با سنگدلی و سبعیت کنار میآیند، انگار که امری عادی است.» کوان این شخصیتها را نه به عنوان قربانی و نه مثابه جانی معرفی نمیکند، بلکه به عنوان انسانهایی که حساسیت خود را در برابر سنگدلی از دست دادهاند: «معلوم است که ماشین عظیم دیکتاتوری، بدون چرخدندههای کوچک کار نمیکند. این چرخدندهها، در زندگی روزمره تعیینکنندهاند. »
فضاهای پرتنش دیکتاتوری
مارتین کوان که ۴۳ سال دارد، دربارهی دوران ۹ سالهی دیکتاتوری در آرژانتین میگوید: «وقتی نظامیها در سال ۱۹۷۶ کودتا کردند، من تازه ۹ ساله بودم. وقتی ۱۵ سالم شد، جنگ فالکلند هم شروع شد. یک سال پس از آن دیکتاتوری در آرژانتین بهپایان رسید. دوران کودکیم در فضایی
مارتین کوان، یکی از نویسندگان نسل جوان آرژانتین
پر اضطراب گذشت. تنش و تشنج، همیشه در هوا موج میزد. با این حال رویداد سیاسی خاصی را به یاد نمیآورم. تنها این جو و فضای پرتنش در خاطرم نقش بسته... »
مارتین کوان نمایندهی نسل جوان نویسندگان آرژانتینی است که رویدادهای تاریخی دورهی دیکتاتوری نظامی را دستمایهی کارهای خود قرار میدهند. پاتریشیا کولسنیکوف (Patricia Kolesnikov)، سردبیر بخش فرهنگی روزنامهی "کلارین"، در این باره میگوید: «در سالهای گذشته، نویسندگان جوانی که در این دوره هنوز به دنیا نیامده بودند یا تنها بخشی از دوران کودکی خود را در آن بسربردهاند، به حوادث تاریخی آن میپردازند.»
فلیکس بروزن (Felix Bruzzone) که مجموعهی داستان "۱۹۷۶" را به بازار عرضه کرده، در زمان حکومت نظامی، یک ساله بود. بروزو، فرزند یکی از "ناپدیدشدگان" است. پدر و مادر لارا آلکوبا (Laura Alcoba) که از او رمان "خانهی خرگوشها" منتشر شده، نیز عضو تشکیلات "چریکهای مونتونرو" بودند. کولسنیکوف میگوید که این "مبارزان" هم مورد تعقیب قرار گرفتند و ناپدید شدند.
ابعاد گوناگونرویدادهای تاریخی
پرداختن به دوران حکومت نظامی در آرژانتین تنها به نسل جوان نویسندگان این کشور محدود نمیشود. در دورهی دیکتاتوری هم نویسندگانی بودند که
پاتریشیا کولسنیکوف، سردبیر بخش فرهنگی روزنامهی آرژانتینی "کلارین"
بهطور ضمنی و به اشاره، به رویدادهای هولناک این برههی زمانی پرداختهاند. ولی تنها پس از بازگشت به دوران دموکراسی، این امکان فراهم آمد که نویسندگان بدون ملاحظهی سانسور، در بارهی ناپدید شدن حدود ۳۰ هزار تن و دزدیدن حدود ۵۰۰ بچه بنویسد.
مارتین کوان، این دورههای ادبی را چنین توضیح میدهد: «ابتدا در مورد تجربیات قربانیان نوشته شد، دربارهی جامعهی آرژانتین به عنوان قربانی دیکتاتوری، دربارهی کسانی که مستقیماً درگیر این جنایت بودند و بازماندگان ناپدیدشدگان.»
پس از این مرحله، نگارش در خصوص ابعاد دیگر این فاجعه آغاز شد: از جمله جنبش انقلابی پیش از دیکتاتوری نظامی در سالهای دههی ۶۰ و ۷۰ آرژانتین، دستمایهی کارهای ادبی قرار گرفت. ویژگی کارهای نویسندگان نسل مارتین کوان، در این است که با نگاهی نو و با فاصله به این رویدادها میپردازند. شیوهی پرداخت ادبی آنان، غیرمستقیم است.
او میگوید: «قصد من بازنمایی جزئیات این حوادث در ادبیات نیست. من در رمانهایم از ُبعد بازگویی مستند رویدادها، از نگاه شاهد مستقیم بودن فاصله میگیرم.» مارتین کوان معتقد است که در حال حاضر شرایطی فراهم آمده که میتوان در رمانها، جامعهی آرژانتین را نه تنها به عنوان قربانی، بلکه به مثابه همدست دیکتاتور هم نشان داد.
آثار ادبی نویسندگان نسل جوان آرژانتین، به روند بازنگری اجتماعی ـ سیاسی دورهی حکومت نظامی در این کشور یاری میرساند؛ دورهای که با وجود دستگیر شدن و محاکمهی مسببان آن هنوز پایان نگرفته است. جستجو برای یافتن "ناپدیدشدگان" در این کشور همچنان ادامه دارد.